فهرست محتوا:
فروش
وظایف واحد فروش
بازاریابی
وظایف واحد بازاریابی
بدون بازاریابی چه بلایی سر فروش میآید؟
آیا تنها وظیفه بازاریابی، پشتیبانی فروش است؟
تفاوتهای بازاریابی و فروش در یک نگاه
اهمیت بازاریابی و فروش
نتیجهگیری
بازاریابی و فروش همانند دو یار جدانشدنی هستند که اکثر اوقات به دنبال هم آمدهاند تا جایی که خیلی از کسبوکارها تصمیم گرفتهاند این دو یار را از هم جدا نکنند؛ نه اینکه دلشان برای جدایی این دو بسوزد بلکه فکر میکنند بازاریابی و فروش دقیقا یک مفهوم هستند و یک کار قرار است انجام بدهند. برای همین تمرکز جداگانهای بر روی هر بخش ندارند. اما قضیه از این قرار است که بازاریابی و فروش خیلی با هم فرق دارند. هر کدام حوزهای تخصصی محسوب میشوند و کارکرد جداگانهای دارند.
شرکتهایی که توانستهاند بازاریابی و فروش را از یکدیگر تفکیک کنند، رشد بسیار خوبی داشتند. آنها از واحد بازاریابی و فروش خواستهاند هر یک به تنهایی وظیفه خود را به درستی انجام دهد اما پشتیبان آن یکی هم باشد. اگر علاقهمند هستید که بیشتر درباره فروش و بازاریابی و نقش هر کدام در کسبوکارها بدانید، ادامه این مقاله را مطالعه کنید.
واحد فروش، همانطورکه از اسمش پیداست، کار فروش محصول یا خدمات را انجام میدهد. تبدیل سرنخهای فروش به مشتریانی که حاضر هستند پول بدهند، کار واحد فروش است. فروش با مشتریان تعامل مستقیم دارد و آنها را متقاعد خواهد کرد که این خرید به نفع آنهاست.
واحد فروش با قدرت چانهزنی، متقاعدسازی و استراتژی های فروش، مخالفتهای مشتری را از میان برمیدارد و هموار کردن مسیر فروش را به عهده دارد.
واحد فروش همیشه نگاهی به بیرون از کسبوکار یعنی مشتری دارد. این واحد بایستی در زمان حال زندگی کند و هدفگذاریاش را به این ماه یا این فصل محدود کند تا ضمانتی بر سود فعلی شرکت وجود داشته باشد.
تیم فروش:
• به صورت مستمر، سرنخها و درخواست مشتریان را پیگیری میکند.
• در جهت دستیابی به اهداف تعیین شده تلاش میکند تا سهم بازار را افزایش دهد.
• استراتژیهای پیشبینی فروش را تدوین و برای تحقق آن تلاش میکند.
• دادههای مورد نیاز واحد بازاریابی را جمعآوری میکند.
آن واحدی که سرنخهای واحد فروش را ایجاد میکند واحد بازاریابی نام دارد. این واحد با استفاده از تکنیکها و استراتژی های بازاریابی، احساس نیاز را در مشتریان بالقوه ایجاد میکند و آنها را به محصول یا خدمت شما علاقهمند میکند.
فعالیتهای مهم دیگری که واحد بازاریابی انجام میدهد، عبارتاند از:
• درباره نیازهای بازار تحقیق میکند تا درستترین نیاز را شناسایی کنید.
• راهحلهایی را برای توسعه محصول و توسعه بازار ارائه میدهد تا نیازهای درحالحاضر و نیازهای آتی افراد را پاسخگو باشد.
• سبک و مدلهای تبلیغاتی را ارائه میدهد که به آگاهی افراد از برند منجر شود.
• روشهای قیمتگذاری را پیشبینی میکند که سودآوری را در بلندمدت تضمین کند.
واحد بازاریابی از نگاه مشتری به بازار نگاه میکند تا دقیقا بتواند خواستهها و نیازهای او را برآورده کند. بازاریابی، سکان کشتی را به سمتی هدایت میکند که جایی برای رقابت و بهدستآوردن سود، وجود داشته باشد.
واحد بازاریابی، پیشنهادات، قیمتگذاری و ارتباط با مشتری را به گونهای تعریف میکند که مشتری متوجه شود این محصول یا خدمت دقیقا همان چیزی است که نیاز او را برطرف میکند، برای او جالب است و ارزش وقت گذاشتن دارد.
تدوین استراتژی های بازاریابی و مارکتینگ، بخش مهمی از فعالیت بازاریابی است. با استفاده از مارکتینگ، سهم بیشتری از بازار جذب میشود، روابط پایداری ایجاد میشود و آن وقت است که سرنخهای فروش، بیشتر و بیشتر میشود.
بازاریابی، فرصتهای درآمدی جدید ایجاد خواهد کرد. استراتژیهای بازاریابی مانند استراتژی نفوذ در بازار و گسترش در بازار روزبهروز بر تعداد مشتریان اضافه میکند و درآمد را افزایش خواهد داد.
وجود واحد بازاریابی در یک سازمان همانند راهنما عمل میکند؛ راهنمایی که با ارائه تحلیل و بازخوردهای به موقع حرکت بعدی را به شما میگوید. وجود یک راهنما است که به شما جسارت ورود به بازارهای جدید را میدهد.
نقشه راهی که بازاریابی به شما ارائه خواهد کرد این امکان را به شما خواهد داد که بتوانیدپاسخ این سوالات را بدهید که چه چیزی، برای چه کسی تولید کنید و چه زمانی و به چه روشی آن را توزیع کنید.
وظایف واحد بازاریابی عبارتاند از:
• مشتریان هدف را شناسایی و جذب میکند.
• تبلیغات پیشبردی را برنامهریزی و اجرا میکند.
• استراتژیهای قیمتگذاری را تدوین میکند.
• راهکارهایی برای حفظ و نگهداشت مشتریان فعلی ارائه میدهد.
• دادههای بازار و مشتریان را تجزیهوتحلیل میکند.
• فعالیتهای فروش را جهتدهی میکند.
• استراتژیهایی را در جهت توسعه بازار و افزایش سهم بازار، تدوین میکند.
پرتاب تیر بدون درنظرگرفتن هدف، حتما منابع را به هدر خواهد داد و کسبوکار را به سمت ورشکستگی خواهد کشاند. اما تشخیص درست هدف به تلاشهای واحد بازاریابی و فروش جهت میدهد و ضمانتی بر سودآوری شرکت است.
اگر فروش بدون بازاریابی پا به میدان بازاری بگذارد که مدام در حال تغییر است، نمیتواند موفق باشد. کسی باید باید باشد که به واحد فروش بگوید کجا موقع فروش است و آنچه برای فروش نیاز دارند را در اختیارشان بگذارد و آن واحد، واحد بازاریابی است.
تا اینجای کار باید متوجه شده باشید که یک واحد نمیتواند کار بازاریابی و فروش را توامان انجام دهد. چون از یک طرف نیاز به تمرکز بر زمان حال و پیشبرد فروش وجود دارد و از طرف دیگر نگاهی رو به آینده و تغییر بر اساس تحولات دنیای کسبوکار نیاز است.
بهطورمعمول تیم فروش این احساس را دارد که مشتری و نیازهایش را به خوبی میشناسد و میداند با بکارگیری چه استراتژیهایی، بیشترین فروش را داشته باشد. اما جایی که مشتری بهطورکامل درباره نیازها و خواستههای خود حرف خواهد زد، نزد فروشندهای که او را ترغیب میکند تا فلان محصول یا خدمت را بخرد، نیست. بلکه او ممکن است نیازهایش را به شکل دیگری در جایی دیگر حتی در قالب دردِدل مطرح کند و به دنبال راهحل باشد؛ آنجاست که واحد بازاریابی بایستی ورود کند و نیاز را شناسایی یا ایجاد کند.
با توجه به تمام این تفاسیر، درست است که واحد بازاریابی از فروش پشتیبانی میکند اما تنها کارش، همراهی و پشتیبانی نیست. برای آنکه بهتر متوجه تفاوت بازاریابی و فروش شوید، جدولی که در ادامه آورده شده است را مطالعه کنید.
اهمیت بازاریابی و فروش
در دنیای متلاطم کسبوکار، بقا و سودآوری دو موضوع مهمی است که هر کسبوکاری دغدغه آن را دارد. واحد فروش و بازاریابی دو واحد بسیار مهم سازمانی هستند که میتوانند به بقا و سودآوری کمک زیادی بکنند. یادتان باشد تاکید بر روی بازاریابی و فروش به معنای آن نیست که سایر بخشها نادیده گرفته شود؛ بلکه هدف از طرح این موضوع، بیان اهمیت فروش و بازاریابی در تداوم یک کسبوکار است.
اصلیترین رکن هر کسبوکار، مخاطبانی هستند که از محصول یا خدمات آن استفاده میکنند و به همین منظور است که جذب مشتری و تلاش برای وفادارسازی آن، اهمیت زیادی دارد. در ادامه چند دلیل برای اهمیت بازاریابی و فروش ذکر شده است:
• بازاریابی و فروش به تدوین استراتژیهایی برای رقابت در دنیای کسبوکار میپردازند.
• آگاهی از برند و تصویر ذهنی مثبت از آن را ارائه میدهند.
• به ایجاد و حفظ روابط مستمر و پایدار با مشتریان کمک میکنند.
• با استراتژیهایی برای توسعه محصول و توسعه بازار، جایگاه کسبوکار را تثبیت میکنند.
با توجه به دلایلی که برای اهمیت بازاریابی و فروش گفته شد، مهمترین تصمیمی که هر کسبوکار باید بگیرد انتخاب درستترین افراد در جایگاه مدیران فروش و بازاریابی است. زیرا استراتژیهای بازاریابی و فروش به دست افراد توانمند تدوین و به دست افراد توانمند اجرا و تحلیل خواهد شد.
نتیجهگیری
در این مقاله درباره این موضوع صحبت کردیم که فروش و بازاریابی دو واحد مجزا هستند که در عین پشتیبانی یکدیگر، استراتژیها و وظایف مجزا دارند که بایستی به درستی انجام شود.
بهطورخلاصه، فروش بر زمان حال تمرکز دارد و قصد دارد به هدفگذاری هفتگی، ماهانه، فصلی و سالیانه خود دست پیدا کند. اما بازاریابی با نگاهی طولانیمدت، استراتژیهایی را تدوین میکند تا در بازار و بین مخاطبان شناساییشده احساس نیاز ایجاد کند. آن وقت است که واحد بازاریابی، کسبوکار را به سمت بازارهای بهتر سوق میدهد تا واحد فروش بتواند در آنجا فروش بهتری داشته باشد.
نویسنده : نسیم اصفهانی
اقتصاد در کسبوکار نقش کلیدی دارد؛ تحلیل بازار، پیشبینی روندها و تخصیص بهی ...
مدیریت سیستمهای اطلاعاتی فرآیند برنامهریزی، توسعه، و بهرهبرداری از فناور ...
موفقیت در کسب و کار رویایی است که به واقعیت تبدیل میشود، اگر به آن عشق بورزید و با انگیزه به آن بپردازید. تنها راه رسیدن به نتایج خوب و ماندگار، پیوستگی و تلاش مستمر است. رویای یک کسب و کار چشم اندازی در ذهن، اشتیاقی در قلب و استقامتی برای حرکت کردن در شما ایجاد میکند. کافیست سدهای ذهنی خود را بشکنید و از دیوارهای قطور عادت و یکنواختی عبور کنید، آنگاه میتوانید در دریای زلال موفقیت تنی به آب بزنید. یا لطیف
با ما همراه شوید تا از آخرین اخبار مرتبط سریعتر مطلع شوید. برای ثبت آدرس ایمیل خود اینجا کلیک کنید ..!